Nedstat Basic - Free web site statistics
Personal homepage website counter
Free counter website statistics



 













آه آن پريده رنگ كه بود و چه شد كز او

رنگش ز رخ پريده خبر مي دهد سحر

























 


می خواند:

تلخش چون بنوشی و بخندی در ذات تو تلخی نماند ...

_ اینو بخور یادت میره ...





= شب بود
کویر بود ....



گوش سپردمش ....



کاش جدا ولم کرده بودند توی اون پهنه ی سپید و طلایی

کاش فقط یه شوخی نبود

دیگه نمی خواستم سوار ماشین شم




- اما ما باید زنده بمونیم.
هنوز جاهای زیادی مونده که ندیدیم ...


=


- هنوز ناراحتشی؟

= چرا باید نگران ضعف دیگری باشم؟
حق منه
حقم که تو بهترین شب سال
طولانی ترین شب سال تنها باشم
با تو تنها باشم
چرا نگران ضعف دیگری ام ؟

- چون مامانته. چون دوستش داری

= چرا ؟ چرا کوتاه اومدم آی تی؟

- کوتاه نیومدی! اینو بخور


تلخش چون بنوشی و بخندی در ذات تو تلخی نماند ...

- نخندیدی!

= هاها

- می بینی همه ی اینجاها رو با هم می ریم ...

= هاها ... من دیگه چیزی نمی بینم ...

- تو باز گریه می کنی ؟ تقصیر من شد

= هاها! نه خره یادم رفت ضعف در برابر ضعف رو ...



= اینه؟ یعنی اینه لایه ی زیرین مغز من ؟
چرا ؟
چرا باید هنوز تو فکرم باشه؟
اندازه ی کوه ها
برف ها ؟


یادآور اونهاست ...


ها هاااااااااااااااااااااااااااا


اونا همه شون یه بازین
یه بازی مسخره برای اینکه فراموشش کنم
فراموش کنم کسی رو...
چه بسا چیزی رو که وجود نداره



اون نمرده مه پاره
نمرده

از اول وجود نداشته





-



=




-



= اون انارای دانه دانه سرخ رو بده این ور

- می میری. شیرینی بخور

= تو ندونی کی باید بدونه ؟
تو همیشه می دونی
تو تنها کسی هستی که می دونه
تنها کسی که هست

تو دفترچه یادداشتمی













+ الو! کله خرابا شما دو تا چه کار می کنید ؟

- هیچ

= هیچ.

+ هیچ ؟ آره جون عمه تون!چند تا سیبیل اون جان؟ راستشو بگید

- هیچ

+تنهایید یعنی؟

- آره

+خاک بر سرتون پس ... کوفتتون شه . جام خالیه

= جای هیچ سیبیلی اینجا خالی نیست... هاها ... متاسفم استاد











با تو که هستم تنهایم
و من چشم باز می کند و خیره در من می نگرد ...

خوش ست با تو نوشیدن

با تو گریستن

شبی را آرام از اینکه هستی و نفس می کشی ، خالی از کابوس ها آرمیدن











هاها چقدر شبیه سیاهچاله ای مه پاره ام
نه فقط از آن رو که همه چیز را برایم گم می کنی

که تمام قوانین دنیایم در تو نقض می شود.











چه خوب تاب می آوری این دوست داشته شدن را









باشد که دوست داشتنم ...



نه




عاشق بودنم



آری



عاشق بودنم بر تو

برکشنده ات باشد . نه فرو افکندنت.



دوست نیکی نیستم اما دوستی نیک می دانم و دور باد که دمی از تو دریغ ش کنم


خنجر آخته ی دوستی را


























Archives




March 2005
April 2005
May 2005
June 2005
July 2005
August 2005
October 2005
December 2005
January 2006
February 2006
March 2006
April 2006
June 2006
July 2006
August 2006
September 2006
October 2006
November 2006
January 2007
February 2007
March 2007
April 2007
May 2007
June 2007
July 2007
August 2007
September 2007
October 2007
November 2007
December 2007
January 2008
February 2008
May 2008
February 2009
















Listen To Genesis