Nedstat Basic - Free web site statistics
Personal homepage website counter
Free counter website statistics



 

falling up






















شما آنگاه که آرزومند اوج گرفتنید رو به سوی بالا دارید و من رو به سوی پایین

چرا که من اوج گرفته ام ...



چنین گفت زرتشت / نیچه





















- چته چرا آویزونی ؟

= می بینی که به خودم خود حمایت زدم ،بالاتر نیافتم

- پاهاشو نگا! رو هوایی تو که !

= عوض این حرفا حمایت کن صعود کنم پایین !

- خودت سر طناب بیا

= خره ! آخه کی این بالا حمایتم کنه ؟ تو هم که اون پایینی .

حالم اصلا خوب نیست

- یعنی هیچ کس اون بالا نیست؟

= نه بابا! کی بوده ؟

- هوممم ...

= به گمانم یکی بود . نمی دونم الان کجاست . تا اون پایین صعود کرد یا آخرش پرت شد بالا .

حالا اونو بی خیال . حمایت کن بیام پایین. طنابم هنوز وصله اون پایین .

- آره وصله ـ بلند ترین طناب دنیا شاید ـ اما انگار اونور خیلی هم به طناب اعتمادی نیست که خود حمایت زدی

= آخه طناب توه

-

=

- چی شد راستی ؟ تو که می گفتی بدت می یاد از هوای اینجا

= خیلی وقته اینو نگفتم

- بلند نگفتی

=

- آخرش نفهمیدم چی شد که کلا اومدی پایین.تو که از این ارتفاع خوشت نمی یومد

= شاید ترسیدم . از اینکه نکنه عرضه شو ندارم که بیام پایین . از اینکه توانایی این صعود رو ندارم .

شاید هم می خواستم اون رقاصی باشم که سر ترین یخ ها هم براش بهشته .*

- سخت بود؟

= آره سخت بود خوب ! یه عمر یه دیوار زیر پام دیده بودم که جلوی منظره ی اطراف رو می گرفت . حالا قرار بود بیام طرف همین دیوار ، بهش نزدیک شم و ازش صعود کنم

آره سخت بود

خیلی هم

-هوممم ... پس برات رقص نبود

= نه ، من هنوز رقصیدن ندانم

- با کی هم طناب بودی ؟

= هاها ! چطور به ذهنت رسید که من می تونم با کسی هم طناب باشم ؟

-خوب پس چطور صعود کردی ؟

= با همین ابزارا که میبینی . هر جا در آستانه ی خستگی بودم یه ابزاری چیزی کار می ذاشتم .

- با اینهمه ابزار چه ریختی صعود کردی ؟

= هاها ! ابزارا گرانششون رو به پایینه

- اصلا تو اون بالا ابزار از کجا گیر آوردی ؟ اون بالا که چیزی نیست

= قرار نیست همه چی رو به تو بگم

- من نمی فهمم . آخه مگه همه ی مسیر ابزار خور بود ؟

= گفتم که قرار نیست همه چی رو به تو بگم

- باید بگی . چون ممکنه منم بخوام صعود کنم

= از مسیری که من پایین می یام ؟ کمی به مغزت فشار بیاری می بینی که نمی شه . تو حتی نمی تونی از مسیر یه نفر دیگه که صعود کرده بالا استفاده کنی . می دونم که اون پایین این حرف احمقانه به نظر می رسه .

از خودم شرمنده ام که باید یه همچین چیز واضحی رو برات بگم :

هیچ مسیری روی دیواره وجود نداره

روی این دیواره دست کم هیچ مسیری وجود نداره

برای سنگای کوتاه یا حتی بلند چرا . مسیر هست . وقتی میومدم پایین اینو دیدم . اما اونا هیچ کدوم دیواره نیست



- ( زیر لب زمزمه می کند ) شاید چون دیواره ای وجود نداره .

=

- برا همینه که مهم نیست دیواره ابزار خور باشه یا نه ؟ چون هست . آره؟

= تو از کشف کردن ذوق زده می شی

- تو نمی شی ؟

=

- من حمایتت نمی کنم بیای پایین .

=

- ارتفاع اینجا بهت نمی سازه . اینجا که باشی هم به خودت گند می زنی هم به بقیه

=

- می مونی همون جا یا گیره به گیره بر می گردی ؟

=( لبخند می زند ) بی آنکه در امان باشم ، در امانم

- چی می گی تو ؟

=

- چرا نگام می کنی ؟ می خوای برم ؟ اذیت می شی من اینجام ؟

= اگه ساکت باشی نه .

- خودتم می دونی که حرف زدن چقدر تو صعود بهت کمک می کنه

=

-

=

- نمی تونم ساکت باشم ، چون نمی دونم می خوای چه کار کنی

= خود حمایتم رو باز می کنم

- خرشدی ؟ حمایت کن بیام بالا . کمکت می کنم بیای پایین .

= هاها ! چی شد؟ در امان نیستم انگار

- چی می گی بابا ؟ اگه واقعا بخوای بیای پایین کمکت می کنم . بد جوری آسیب دیدی تو . شک ندارم چند باری ابزارات در رفته و پرت شدی بالا . مگه نه؟

خر نشی بازش کنی ها

حمایت می تونی بکنی تا بیام کمکت ؟

= نه تو را دیگر توان صعود هست و نه حمایتی برای صعودت در کار .

- اما تو قبلا حمایتم کرده بودی

= به خاطر صعود تو نبود . برای صعود خودم بود . گرچه وزن چندان خوبی هم نداشتی که بتونه به صعودم کمک مهمی بکنه . به هر جهت جز تو نمی خواستم کس دیگه ای رو حمایت کنم ... هاها ! ... حمایت کنم ؟ ... هاها !

- پس من هم یکی از اون ابزار ها بودم

= که در نرفتی

- گفته بودی . باورم نمی شد اما . حتی اگر بلند هم می گفتی باورم نمی شد . نمی خواستم که باورم شه .

=

-

=

-

=

- می خوای برم که خود حمایتت رو راحت تر باز کنی؟

=

- می مونم . اما نگات نمی کنم

=

- نمی تونم برم و بعد برگردم ببینم تو نیستی .

=

- دهنت رو ببند و ساکت باش

=

-

=

-

=

-



-



-



-



-



-



-

-- تو با خر شدی اومدی پای این دیواره ؟

-

-- با تو ام

-

-- باز داشتی با اون حرف می زدی ؟ چی شد باز این پایین پیچ خود حمایتشو نبسته بود ؟ من می گم از قصد بوده . آخه تا کی می تونست به صندلیش طناب ببنده و بره این ور اون ور . کجاست حالا ؟

-

-- اووه اوناهاش . من به زور می بینمش . تو چه ریختی باهاش حرف می زدی ؟

-

-- حالم به هم می خوره از این بازی مسخره تون . بازی مسخره ی تو البته . تو فقط خیال می کنی صدای سکوت اونو می شنوی. من نمی فهمم . آخه مگه سکوت هم شنیدنیه. جمع کن این قرتی بازی ها رو .

-

-- ببین ! می خوای خفه خون بگیری ، بگیر خوب . به من چه اصلا . من دارم می رم کوتاه کار کنم . می یای ؟

-

-- احمق ! بیرون کن از کله ات فکر این دیواره های عریض و طویل رو . به نظر من همه ی اینها ژنتیکیه . یعنی تو ممکنه بالاش بدنیا بیای یا پایینش و هر کجاشم که بدنیا اومدی همون جا بمون . اون که نتونست این پایین بمونه . قسم می خورم تو هم نتونی صعود کنی بالا

-

-- می خوای بری بالا که چی؟ هیچ کس تهشو ندیده . حتی خود آشغالش هم شاید ندیده بود و ما رو سر کارگذاشته بود . یادته ؟ یک کلمه هم ازش حرف نمی زد .

-

-- می دونم چی می خوای بگی . ( با تمسخر )" آخه گفتن ازش جمع نقیضینه"

می بینی ؟ خوب می دونم چی می خوای بگین . همه شو از برم . اما لامصب نمی فهمم چی می گید . می فهمی ؟ نمی فهمم ! حتی یک کلمه شو . برا همین هم هست که خیال می کنم یه مشت خزعبل من درآوردی یه . یه مشت واژه ی بی مفهوم که پشتش هیچ کوفتی نیست.

-

-- می دونی ؟ می ترسم یه روز بیام اینجا . ببینم تو هم به خودت خود حمایت زدی که بالا نیافتی .

اون جنس تو رو داره عوض می کنه . اما این رنگته . به خدا فقط رنگته . اه . خودم هم نمی فهمم چی دارم می گم

-

--

-

--

-

-- اینجوری اون بالا رو نگاه نکن . اون بالا هیچ خبری نیست . اون بالا سرده . تاریکه هیچی نیست که تو براش ذوق کنی . بی خیالش شو . مثل اون از اینجا رونده از اونجا مونده می شی ها .

-

-- حتی بد تر از اون. تو برای اون اینجا رو قابل تحمل می کردی . چون یاد اون بالا می نداختی ش . این چیزا رو به تو نمی گفت .

اما یادت باشه . اون نمی تونه تو رو یاد این پایین بندازه ها . اون این پایین به تو نیاز داشت . اما اون بالا دیگه نه .

یادمه یه بار گفت واسه این می تونه بهت نگاه کنه که نمی بینتت . نفهمیدم یعنی چی . اما قطعا معنی خوبی نمی ده

-

--

-

--

-

-- هی هی ! من احمق نیستم ! تو دیگه اونو نگاه نمی کنی . از اندازه ی مردمک چشات می شه فهمید .

آره دارم پز باهوشی مو می دم

ده لعنتی یه زری بزن خوب

-

-- اون کار خودشو کرده . بدتر از اون چیزی که فکرشو می کردم . اگه بخوای حمایتت می کنم صعود کنی . اما خیال می کنی چند طول طناب به خاطر تو می تونم بالا بیام . خیال می کنی بلند ترین طناب دنیا چند متره ؟

-

-- آره بلند ترین طناب دنیا همینه که تو بهش دادی . چرا از این نمی ری بالا ؟ حمایتت نمی کنه که نکنه . صعود مصنوعی کن خوب. اینطوری اونو هم می کشی کمی پایین تر

-

-- به درک !اصلا بیا . منم بات میام دیواره رو صعود کنی . .. اوه ! این که رول نداره که ! من مسیر های اینو نمی شناسم . حتما باید مسیری باشه که از قبل باز شده باشه

-

-- احمقانه ست اگه خیال می کنی که می تونی مسیر باز کنی . تا وسطش می ری و بر می گردی.

باشه من کمکت می کنم .

-

-- باشه هر جور تو بخوای

-

-- ببین قبل اینکه بری ابزار ها رو بیاری ! ... می دونی ؟ گوشه ی کتابی که بهش داده بودی نوشته بود :" مرا از دوست داشته شدن در امان دار" . خیال می کنم باید می نوشت : اینا رو از دوست داشتن من در امان دار

-

-- نمی فهمم ! آخه تو حتی دیگه اونو هم نگاه نمی کنی . دنبال چه کوفتی داری می ری بالا نمی دونم . می گم بیا بی گدار به آب نزنیم . کلی آدم می شناسم که رو این دیواره کلی تز دادن . می تونی بری ازشون راهنمایی بخوای . من نمی فهمم چرا این رول نداره . یعنی حتما این طرفش نداره . قسم می خورم که داشته . این کلی مسیر داره که یه مشت الاغ ازش می رن بالا و تاپ نکرده بر می گردن . همین سمت ش حتی . خودم خوندم . چند تاشونم دیدم . بیا بریم . به ت معرفی شون می کنم .

-

-- هر غلطی دلت می خواد بکن

-

-- به درک اصلا می خوای سولو بری ؟

-

-- کی باید بیام جنازه تو جمع کنم ؟

-

-- مطمئن باش این ابزارا که به خودت می بندی فقط کمکت می کنه سقوط کنی . تو نمی تونی کار اونو تکرار کنی .

- ( پرسشگرانه نگاهش می کند که وی از کجا می داند )

--

-

-- بیا بریم . اشکاشو نگاه ! بیا بریم . یادت می ره !

- ( فریاد می کشد ) به من دست نزن

-- ( خندان ) هر چی تو بگی . تو فقط حرف بزن ! بیا امروز بریم . خسته ای . از فردا هم می ریم بهت چند تا کوتاه خوشگل نشون می دم با هم اونا رو تاپ می کنیم . تو فقط بخواه . همچین درجه صعودتو ببرم بالا ...

- ببند اون دهنتو !

-- باشه ! باشه ! اونا رو بده به من ... بیا

- چه می کنی ؟

-- طناب شو باز می کنم

ـ حالا دیگه کاملا در امانه
















































































 


ژان بوردیار را گشودم


نمی دانستم
و درمی یافتم

صداش آشنا و واژه هاش نامفهوم



فوکو را گشودم
بی پیش داوری فوکو را فراموش کن

و یادم آمد دوباره بیماری ندانم چند ساله ی آدمی


 

شیوه نی بف ره 1 *






























دوست جز تفاله ی دوستی نبود و اکنون نه دُرد مانده و نه شراب


















مرثیه نمی خوانم

مرثیه چه می خوانم وقتی که رد پای خوش ترین زخمت را بر برف ، آفتاب رفته است









مرثیه نمی خوانم
مرثیه ...

چه می خوانم ؟
وقتی خاکستر گداخته به بادت را یخ های آب شده پراکنده اند
















مرثیه نمی خوانم

مرثیه نمی دانم

که در پاکترین آتش نافروخته ی به خویش افروخته ، سوخته تصویرت
و دردست تند ترین سلامت باد ... بر باد


















مرثیه نمی خوانم

...

















پس چرا هر شب خواب تو را می بینم ؟

خواب نمی بینم من که
کابوس نیست دیگر دیوار برایم













کابوس ست دیوار برایش
و به هزار پرده ، چهره پوشانده از من
خواب می بیند هر شب تو را
در من
بی من
بر بلند ترین بلنداهای کوه



















آخر او که مرثیه نمی داند

مرثیه نمی دانم
مرثیه نمی داند








یا که اینها همه بهانه ی اینکه کابوس ست برایم
هنوز گله


































از تپش نایستد آن ارتعاش
آنجا که دما 3 درجه ی کلوین ست













کابوس ست گله برایم
که به نرمینگی و بوئینگی ش بالا می برد دما را



























از تپش دارد می ایستد آن ارتعاش

























آری مرثیه نمی خوانم برایت
که مرثیه نمی دانم















هااااااااااخ که مرثیه نتوانم خواند برایت



































* برگرفته از نام فیلم مرثیه ی برف / جمیل رستمی
نوشتار ارتباطی به فیلم ندارد














Archives




March 2005
April 2005
May 2005
June 2005
July 2005
August 2005
October 2005
December 2005
January 2006
February 2006
March 2006
April 2006
June 2006
July 2006
August 2006
September 2006
October 2006
November 2006
January 2007
February 2007
March 2007
April 2007
May 2007
June 2007
July 2007
August 2007
September 2007
October 2007
November 2007
December 2007
January 2008
February 2008
May 2008
February 2009
















Listen To Genesis